غلام پدر نیلوفر كه خود دست به این جنایت وحشتناك زده بود در همان صحنه قتل با اعترافات هولناكی به بازپرس حسینی گفت: 43 ساله هستم. دو ماه پیش زنم را طلاق دادم. امروز وقتی همسرم برای دیدن دخترم آمده بود به وی پیشنهاد دادم باز با هم عروسی كنیم اما وی قبول نكرد و گفت: قصد ازدواج با مرد دیگری را دارد من نیز عصبانی شدم و در یك لحظه خون جلوی چشمانم را گرفت و به سمت وی حمله كردم و خفهاش كردم خیلی ترسیده بودم.
جسد همسرم را به داخل حمام بردم. چند دقیقهای بعد دخترم كه مدرسه بود وارد خانه شد و جسد مادرش را دید میخواست فریاد بزند كه وی را هم خفه كردم.
وی افزود: «وقتی همه چیزم را از دست دادم سعی كردم به پلیس زنگ بزنم و اعتراف كنم. این كار را هم انجام دادم و چون میدانستم قرار است اعدام شوم دست به خودكشی زدم. با تزریق هوا با استفاده از سرنگ برای مردن لحظه شماری میكردم. اما انگار تقدیر و سرنوشت طور دیگری رقم خورد. پلیس بموقع در صحنه جرم حاضر شد و من نتوانستم خودكشی كنم.»
دهقان صاحبخانه غلام كه تازه 2 ماهی بود خانهاش را برای اجاره در اختیار وی قرار داده بود درباره روز حادثه به خبرنگار شوك گفت: ما اصلاً متوجه ورود زن سابق غلام به خانهاش نشدیم و در چند ساعتی كه آنها با هم دعوا میكردند متوجه قتل همسر و دختر غلام نیز نشدیم تا اینكه غلام خودش آمد و به ما گفت كه چه كاری كرده است! و حتی از ما خواست كه به پلیس زنگ بزنیم. مدیر مدرسه نیلوفر نیز از وقوع چنین حادثهای اظهار تأسف كرد و گفت: نیلوفر كلاس پنجم بوده و تازه در مدرسه ما ثبت نام كرده بود.
وی عامل مرگ دلخراش نیلوفر را خشونت و حس انتقامجویی پدرش دانست و گفت: متأسفانه بسیاری از بچهها گرفتار خشونتهای والدین خود هستند كه در آن آسیبهای زیادی به جسم و روحشان وارد میشود.